- ریسه دار
- دارای رشته و نوار جمع ریسه داران. یا ریسه داران گیاهانی که اندام رویشی آنها از ریسه به وجود آمده است. گیاهانی که ساختمان سلول آنها از سلولهای ساده و یک نواختی بنام ریسه میباشد تالوفیتها
معنی ریسه دار - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
رستنی هایی که سلول های آن ها یکسان و همانند است، گیاهان نهان زا که فاقد ریشه، ساقه و برگ هستند مانند قارچ، جلبک و گل سنگ
گیاهانی که از سلول های ساده تشکیل شده فاقد ریشه و برگ و ساقه می باشند
آنکه دارای کیسه است، شخصی را گویند که چیزها بهنگام ارزانی بخرد و نگاه دارد و در ایام گرانی بفروشد
آنکه آیینه در پیش دارد تا عروس و جز او خویشتن را در آن بینند، سر تراش سلمانی گرای دلاک حجام
نازک کار، کسی که نقش های ظریف به کار می برد، هنرمندی که چیزهای زیبا و ظریف بسازد
آنکه آیینه پیش روی کسی نگه دارد تا چهرۀ خود را در آن ببیند، آرایشگر، سلمانی
درخت باردار مثمر: ... (و بر درختان میوه دار زحمت خار جگر خوار ظاهر گشت)
دیده بان، سرباز یا قراول که بالای بلندی بایستد و هر چه از دور ببیند خبر بدهد، دیدبان، نگاهبان، قراول، دیده ور
закоренелость
Eingewurzeltheit
укоріненість
zakorzenienie
inveteração
inveteratezza
inveteración
invétération
ingeworteldheid
दृढ़ता
kedalaman